نسخههای ویژهی اندروید برای کلاس خاصی از سختافزارها طراحی شدهاند و علاوهبراین نسخههای دیگری از این پلتفرم مثل اندروید وان (Android One) و اندروید گو (Android Go) نیز دردسترس قرار دارند و همین موضوع، شرایط را پیچیدهتر میکند. درک تفاوت میان همهی نسخههای اندروید و بهخصوص میان اندروید گو و اندروید وان میتواند دشوار باشد زیرا هردو بهعنوان سیستمعاملهایی طراحی شدهاند که بتوان آنها را روی دستگاههای اقتصادی با مشخصات ضعیف سختافزاری نصب کرد. اجرای اندروید روی سختافزارهای ضعیف یکی از استراتژیهای تجاری گوگل برای درآمدزایی است و علاوهبراین میتواند در ایجاد زیرساختها و خدمات فناوری به کشورهای درحال توسعه کمک کند.
مهندسان نرمافزار و توسعهدهندگان برنامههای کاربردی، تفاوتهای ظریف بین پلتفرمهای مختلفی اندرویدی را میدانند اما شاید تشخیص این نسخهها و مزیتها و معایب آنها برای کاربران عادی چندان آسان نباشد.
میتوانید اندروید را بهعنوان راهکاری درنظر بگیرید که شرکتهایی مثل نوکیا و موتورولا میتوانند با استفاده از آن گوشیهای هوشمند با عملکردهایی شبیه گوشیهای پیکسل گوگل بسازند.
بهنوشتهی اندروید سنترال، شرکتهای سازندهی گوشیهای اندرویدی معمولی، تصمیم میگیرند که در محصول خود از چه سختافزاری استفاده کنند و سپس از کد منبع اندروید برای توسعهی سیستمعامل آن بهره میبرند. گوگل در این زمینه آزادی عمل بسیار زیادی به شرکتهایی مثل سامسونگ داده است که به آنها اجازه میدهد گوشیهای اندرویدی ردهبالا و پیشرفتهای تولید کند و سپس نرمافزار و سیستمعامل را برای پشتیبانی از امکانات اضافهی موردنظر خود تغییر دهند. اگر شرکت سازندهی گوشیهای هوشمند بخواهند از خدمات و نام تجاری گوگل مثل کروم، Google Photos، جیمیل و گوگلپلی در محصولات خود بهره ببرند، باید مجموعهای از آزمایشها را روی دستگاههای خود اجرا کنند.
این آزمایشها واقعاً فقط برای انجام یک کار در نظر گرفته میشود و آن اطمینان حاصل کردن از اجرای همهی برنامههای استاندارد موجود در گوگلپلی است. غول جستوجوی اینترنت باید اینکار را انجام دهد تا بازار برنامهها در همهی نسخههای سیستمعامل موبایلی آن دردسترس باشد و در غیر این صورت اطلاع نداشتید کدامیک از برنامههای موجود در فروشگاه گوگل روی دستگاه شما کار میکنند و کدام با آن سازگاری ندارند. وقتی گوشیهای هوشمند این آزمونها را انجام میدهند، گوگل میتواند نحوهی نوشتن برنامهها برای فروشگاه پلی و موارد دیگر را روی هر دستگاهی استانداردسازی کند.
شرکتهای سازندهی محصولات مجهز به اندروید وان تا حدودی استقلال خود را درمورد سختافزار و نرمافزار از دست میدهند. هنگامی که یک گوشی مجهز به این سیستمعامل درحال تولید است، تصمیم نهایی درمورد سختافزار دستگاه برعهدهی گوگل خواهد بود تا اطمینان حاصل شود محصول مورداشاره کیفیت لازم را با قیمتی مقرونبهصرفه ارائه دهد و سپس بر تولید نرمافزار نظارت میکند و مسئولیت بهروزرسانی آن نیز برعهدهی غول جستوجوی اینترنت خواهد بود. اندروید وان اساساً برای بازار هند طراحی شده است اما اکنون دامنهی استفاده از این نسخه گسترش یافته است تا بتوان از آن روی طیف گستردهتری از محصولات استفاده کرد.
اندروید گو مثل اندروید وان یا اندروید معمولی که در گوشیهایی مثل پیکسل وجود دارد نیست. این همان اندروید Oreo یا نسخههای بالاتر است که برای سختافزارهای ردهپایین با رم یک گیگابایت یا حتی کمتر بهینهسازی شده است.
وقتی شرکتهای سازندهی گوشیهای هوشمند، کد منبع اندروید را دریافت میکنند و نسخهی سفارشی خاص خود را براساس آن میسازد، پیکربندی دستگاه را نیز تعیین خواهند کرد. این تنظیمات برای ارائهی بهترین پیشتیبانی سختافزاری گوشی طراحی شده است.
اندروید گو پیکربندی خاصی از اندروید اصلی است که گوگل آن را با ترفندهای خاص خود در سطح پتلفرم برای بهینهسازی بیشتر سیستمعامل با سختافزار ردهپایین طراحی کرده و از نسخهی سبکتر چارچوب خدمات پلی بهره میبرد. شرکتهایی که گوشیهای هوشمند تولید میکنند قادر خواهند بود از این پیکربندی بهعنوان پایهای برای ساخت نسخهی اندروید سفارشی خود بهره ببرند و پس از اضافه شدن مشخصات پشتیبانی سختافزاری، نیازی به بهینهسازی بیشتر ندارند.
درحالیکه اندروید گو شامل نسخههای ویژهی برنامههای گوگل است که برای دستگاههایی با رم یک گیگابایت و کمتر بهینهسازی شدهاند، گوشیهای مجهز به این سیستمعامل درست مثل دستگاههایی که از اندروید وان و اندروید اصلی بهره میبرند، میتوانند هر برنامهای را از گوگلپلی دانلود و نصب کنند. تفاوت اندروید گو با اندروید استاندارد، منقطهی خاصی در فروشگاه پلی است که برای برنامههای سازگار با این نسخه در نظر گرفته شده است.
اندروید گو در اوایل سال ۲۰۱۸ با گوشیهایی از نوکیا، میکرومکس، لاوا، ایسوس، آلکاتل، ZTE و General Mobile عرضه شد. موتورولا نیز در جولای ۲۰۱۸ از این سیستمعامل برای قدرت بخشیدن به سری فوقالعاده موفق E استفاده کرد.
اندروید وان، اندروید گو و نسخهی اصلی این سیستمعامل همگی راهکارهایی برای ارائهی گوشیهای مجهز به اندروید هستند که بهخوبی با سختافزار داخلی سازگاری دارند. بهعبارت دیگر امکان اجرای میلیونها برنامهی اندرویدی روی هر سه نسخهی مذکور وجود دارد.
این جملهای است که ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت در رویدادی که ۷ فوریه ۲۰۲۳ در جمع خبرنگاران معتبرترین وبسایتهای فناوری برگزار کرد، با اطمینان و اعتمادبهنفس بالا به زبان آورد. منظور نادلا از مسابقه، پروژهی بسیار بلندپروازنهی ردموندیها برای به زیر کشیدن گوگل از تخت موتور جستوجو پس از دهها سال پادشاهی است؛ این بار با نسخهای از بینگ که مبتنیبر هوش مصنوعی ChatGPT است و گویا قرار است بهطور کامل، مدل جستوجوی ما در اینترنت را تغییر دهد.
«بینگ جدید» (New Bing) نامی است که مایکروسافت برای موتور جستوجوی مبتنیبر هوش مصنوعی خود انتخاب کرده؛ نام بهشدت ساده و شاید حتی پیشوپاافتادهای که در پس آن، قدرت فوقالعاده و قابلیتی انقلابی پنهان شده است.
اگر در این مدت تجربهی کار با چتبات ChatGPT را داشتهاید (اگر هنوز موفق به استفاده از ChatGPT نشدهاید، حتما روش ثبتنام در این چتبات را در ویدیوی تجربه زومیت با چتبات نابغه ChatGPT تماشا کنید)، میتوانید حدس بزنید حالوهوای جستوجو در بینگ جدید به چه صورت خواهد بود. در بینگ جدید، نتایج جستوجو بهجای اینکه صرفا از یک سری لینک و صفحه برای کلیک کردن (و ساعتها وقت تلف کردن!) تشکیل شده باشد، به شکل پاسخهای کوتاه، ساده و سرراست بهکمک هوش مصنوعی تولید میشود و زحمت ما را از گشتوگذارهای بیهوده در بین خروارها لینک مرتبط و نامرتبط کم میکند.
چتبات ChatGPT که توسط شرکت OpenAI بر مبنای مدل زبانی بزرگ GPT-3.5 و با رابط کاربری بسیار ساده توسعه یافته، با در دسترس قرار دادن رایگان قابلیت چت با هوش مصنوعی، در چند ماه اخیر حسابی سروصدا بهراه انداخته است. اگر ادغام این چتبات در موتور جستوجوی بینگ آنطور که مایکروسافت رویایش را در سر میپروارند، پیش برود، هم فشار سنگینی بر سالها فرمانروایی گوگل در دنیای جستوجوی وب وارد میکند و هم ساعتها زمانی را که هر روز برای تحقیق، پر کردن فایلهای اکسل، کدنویسی و هزارویک تسک دیگر صرف میکنیم، به ما برمیگرداند.
البته پروژههای بلندپروازنهی مایکروسافت تنها به ChatGPT و بینگ ختم نمیشود؛ ردموندیها قرار است از مدلهای هوش مصنوعی OpenAI، شرکتی که مایکروسافت با سرمایهگذاری ۱۱ میلیارد دلاری، حالا نزدیک ۵۰ درصد در آن سهم دارد، در سایر اپلیکشنها و سرویسهای خود استفاده کنند. برای مثال، این شرکت بهتازگی از ابزارهای آموزشی هیجانانگیزی بر پایهی هوش مصنوعی بهنامهای Math Coach و Speaker Progress و Math Progress رونمایی کرد که قرار است هم کار معلمان را آسانتر کند و هم دانشآموزان را با درس ریاضی آشتی دهد.
اعتراف میکنم آن روز که پانوس پانای، مدیر بخش ویندوز و سختافزار مایکروسافت در رویداد CES 2023 گفت: «هوش مصنوعی قرار است تمام کارهایی را که در محیط ویندوز انجام میدهید، به معنای واقعی کلمه، از نو ابداع کند.» من هم مثل خیلیهای دیگر، با نگاهی پر از شک و تردید به این وعده نگاه کردم؛ اما حالا که تواناییهای شگفتانگیز ChatGPT را از نزدیک دیدم، احساس میکنم این بار هم مثل ادعای برتری مرورگر اج، احتمالا حق با مایکروسافت باشد.
تا چند وقت دیگر، استفاده از بینگ مبتنی بر ChatGPT در دسترس همگان قرار خواهد گرفت؛ تا آن روز بیایید کمی بیشتر دربارهی این موتور جستوجوی جدید و نحوهی استفاده از آن آشنا شویم.
«بینگ جدید» درواقع همان موتور جستوجوی نامآشنا و البته بداقبال مایکروسافت است که حالا به مدل هوش مصنوعی بسیار قدرتمندی مجهز شده تا هم تلاش دوبارهای باشد برای پایان دادن به یکهتازی چندین سالهی موتور جستوجوی گوگل و هم روش جستوجوی ما در اینترنت را بهطور کامل زیرورو و آنطور که مایکروسافت امیدوار است، بهتر از قبل کند.
مایکروسافت برای استفاده از هوش مصنوعی در بینگ، سراغ شرکت مرموز و بسیار موفق OpenAI رفته که هدف نهاییاش، توسعهی هوش مصنوعی قوی در حد هوش انسانی است. اگر از قابلیتهای ChatGPT شگفتزده شدهاید، احتمالا از نسخهی بهکار رفته در بینگ بیشتر متحیر شوید؛ چراکه مایکروسافت میگوید مدل زبانی مورداستفاده در بینگ، بهمراتب پیچیدهتر، بزرگتر و نسل بعدی GPT-3 و حتی «از ChatGPT قویتر است.»
مایکروسافت: بینگ جدید از ChatGPT قویتر است
هرچند نادلا حاضر نشد رکوراست بگوید که منظورش از مدل پیچیدهتر دقیقا کدام نسخه از GPT است؛ اما اگر منظور همان GPT-4 است، میگویند عملکردش بهحدی شگفتانگیز است که افراد سیلیکونولی از آن بهعنوان جادو یاد میکنند!
در کنار نسخهی پیشرفتهتر مدل زبانی بزرگ GPT-3، مایکروسافت از مدل پرومتئوس (Prometheus) خودش نیز در بینگ جدید استفاده کرده است؛ پرومتئوس درواقع لایهای از کنترل و امنیت دور مدل زبانی است که وظیفهی رصد و حذف نتایج نادرست یا نامناسب و ارائهی دادههای مرتبط و بهروز مثل موقعیت مکانی و تاریخ را برای بهبود ورودی و خروجی مدل بهعهده دارد.
و درنهایت، مایکروسافت از مدل پیشرفتهتر GPT-3 در شاخص رتبهبندی جستوجوی بینگ و الگوریتمهای سرچ استفاده کرده که به ادعای این شرکت، «منجر به بزرگترین جهش در افزایش مرتبط بودن نتایج جستوجو در دو دههی گذشته شد.» مایکروسافت میگوید با این مدل هوش مصنوعی، «حتی جستوجوهای ساده و ابتدایی نیز به نتایجی دقیقتر و مرتبطتر از همیشه منجر خواهد شد.»
مایکروسافت: بینگ جدید، بزرگترین جهش در افزایش مرتبط بودن نتایج جستوجو
بهگفتهی خود مایکروسافت، استفاده از «بینگ جدید» مثل این است که هر زمان که در حال جستوجو در اینترنت هستید، کنار دستتان یک دستیار پژوهشی، برنامهریز شخصی و همکاری با ایدههای خلاقانه ایستاده تا به شما بهطور رایگان و شبانهروزی برای پیدا کردن پاسخی که به دنبالش هستید، کمک کند.
این هوش مصنوعی درواقع برای پاسخ به سؤالات کاربران، اینترنت را زیرورو میکند و براساس مقالات مرتبطی که در عرض چند ثانیه خوانده، خلاصهای از آنها را به عنوان پاسخ ارائه میدهد. درضمن، در انتهای پاسخ نیز لینک مقالاتی را که خوانده اضافه میکند تا بتوانید خودتان از درستی پاسخ، مطمئن شوید.
ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت میگوید بینگ جدید صرفا یک موتور جستوجو نیست؛ بلکه یک موتور پاسخدهی است.
میتوان گفت بینگ جدید مثل این است که یک پلتفرم چت را مستقیم در دل موتور جستوجو گذاشته باشیم؛ بدینترتیب، میتوانید با زبان طبیعی، سؤال خود را تا ۱۰۰۰ کلمه مطرح و پاسخ خوبی دریافت کنید؛ اما جستوجو لازم نیست همینجا تمام شود؛ چون میتوانید در ادامه، سؤالات مرتبط دیگری از بینگ بپرسید و بهنوعی با هوش مصنوعی وارد مکالمه شوید. مثلا اگر در فهم پاسخ اولیه به مشکل برخوردید، بدون نیاز به تکرار درخواست قبلی میتوانید بنویسید: «میتوانی آن را سادهتر توضیح دهی؟» یا «گزینههای بیشتری به من پیشنهاد بده» تا پاسخهای مفصلتر و متفاوتی دریافت کنید.
درکنار تمام اینها، مایکروسافت بهروزرسانی بزرگ جدیدی برای اج معرفی کرده که ارتباطات تنگاتنگی با موتور جستوجوی بینگ مبتنیبر هوش مصنوعی دارد و قابلیتهای هیجانانگیزی مثل خلاصهنویسی مقالات، استخراج نکات مهم گزارشهای مالی، نوشتن ایمیل و پست برای شبکههای اجتماعی را به منوی سایدبار میآورد و همواره در دسترس خواهند بود.
استفاده از بینگ جدید برای همه رایگان است؛ اما در حالحاضر، در مرحلهی آزمایشی و دسترسی محدود قرار دارد و برای همه در دسترس نیست. مایکروسافت قصد دارد در این مرحله، با استفاده از فیدبک کاربران اولیه، مدل را بهبود و ریسکهای احتمالی را کاهش دهد.
مایکروسافت میگوید تا چند هفتهی دیگر، میلیونها کاربر به بینگ جدید دسترسی خواهند داشت. اگر دوست دارید شما نیز جزو یکی از این چند میلیون نفر باشید، لازم است به لیست انتظار بپیوندید و منتظر بمانید تا مایکروسافت به شما ایمیلی بفرستد.
در این مقاله میتوانید با نحوهی ثبتنام برای استفاده از بینگ جدید و راهکارهایی برای جلو افتادن از دیگران در لیست انتظار آشنا شوید.
طبق توصیه مایکروسافت، طوری از بینگ جدید سؤال بپرسید که انگار دارید با یک آدم واقعی صحبت میکنید؛ به این معنی که سؤالتان را با جزئیات مطرح کنید، از بینگ بخواهید بیشتر توضیح دهد یا اینکه به او بگویید چطور میتواند برایتان مفیدتر باشد. برای مثال، اگر ابتدا از بینگ پرسیدید: «میخواهم در ماه سپتامبر با دوستانم به سفر بروم. چه سواحلی در فاصلهی سهساعته از فرودگاه هیترو لندن قرار دارند؟» سؤال بعدی میتواند این باشد: «وقتی آنجا رسیدیم، پیشنهاد میدهی چه کارهایی بکنیم؟»
سؤالات پرجزئیاتتر = پاسخهای بهتر
نکتهی دیگر برای استفاده از بینگ جدید این است که از خود بینگ مستقیما بپرسید که چطور از آن استفاده کنید. مثلا از آن بپرسید «چه کارهایی میتوانی بکنی؟» یا «میتوانی در فلان مورد به من کمک کنی؟» یا «چه محدودیتهایی داری؟» بینگ به شما خواهد گفت که در چه مواردی نمیتواند به شما کمک کند.
مورد دیگر که مایکروسافت به آن تاکید دارد این است که هنگام روبهرو شدن با هر جوابی که از بینگ دریافت میکنید، درستی آن را یکبار خودتان چک کنید؛ بهویژه چون این موتور جستوجو در مراحل اولیه به سر میبرد و بااینکه در تلاش است پاسخها در عین جالب بودن، درست و دقیق باشند، کماکان ممکن است نتایج نادرستی ارائه دهد. مایکروسافت توصیه میکند با ارسال فیدبک، به بهبود سریعتر مدل کمک کنید.
و در آخر، هرچه سؤالتان جزئیات بیشتری داشته باشد، پاسخ بهتری دریافت خواهید کرد.
بینگ جدید از رابط کاربری چتباتگونه استفاده میکند که تفاوت بزرگی با نوار جستوجوی سنتی دارد؛ هرچند بخشی از ویژگیهای سرچ کنونی را به ارث برده است.
زمانیکه سؤال خود را در چتباکس بینگ جدید وارد میکنید، موتورجستوجو به جای اینکه فهرستی از لینکهای مرتبط نشان دهد که شاید پاسخ ما را در برداشته باشند، شروع به خواندن محتوای مقالات مرتبط در وبسایتهای متعبر میکند و خودش جواب سؤال را در چند پاراگراف به ما ارائه میدهد؛ انگار فردی مستقیماً پاسخ سؤال ما را داده باشد. علاوهبراین، در انتهای هر پاسخ، لیستی از وبسایتهای استفادهشده نمایش داده میشود تا کاربران بتوانند با کلیک روی آنها، پاسخها را راستیآزمایی کنند.
از بینگ جدید میتوان بهعنوان ابزاری برای خلاقیت استفاده کرد
برای مثال، در دمویی که هنگام معرفی بینگ جدید دیدیم، یوسف مهدی، معاون بخش جستوجو و دستگاههای مایکروسافت، از این چتبات خواست تا برای سفر به مکزیکوسیتی، برنامهی سفر پنج روزه بنویسد و بعد آن را به اعضای خانوادهاش ایمیل کند. پاسخ طولانی چتبات در انتها به لیستی از لینکهای مربوط به وبسایتهای مسافرتی اشاره داشت که از آنها بهعنوان منبع استفاده کرده بود.
در بینگ جدید میتوان درخواستها را بهطور طبیعی و دقیقا به همان شکلی که حرف میزنیم و فکر میکنیم، تایپ کرد تا هوش مصنوعی، پاسخهایی مفصل ارائه دهد. همچنین میتوان در ادامهی سؤال اول، سؤالات مرتبط پرسید تا پاسخی که دریافت میکنید، به آنچه مدنظرتان بوده، نزدیکتر شود.
تفاوت دیگری که بینگ جدید با سرچهای کنونی دارد این است که می توان از آن بهعنوان ابزاری برای خلاقیت استفاده کرد. مثلا میتوانید از این چتبات بخواهید برایتان شعر یا داستان بنویسد یا حتی دربارهی پروژهای که ذهنتان را به خود درگیر کرده، با شما همفکری کند.
علاوهبراین، مایکروسافت بخشی از قابلیتهای تکنولوژی ChatGPT را دل سایدبار مرورگر اج گنجانده است که بهکمک این ابزار میتوانید سند مالی طولانی و پیچیدهای را خلاصه کنید یا آن را با سند دیگری مقایسه کنید. بعد میتوانید از چتبات بخواهید این محتوا را به ایمیل، لیست یا پستی برای شبکههای اجتماعی تبدیل کند و لحن آن را مثلا به حرفهای یا طنزآمیز تغییر دهد.
اگرچه بینگ جدید از همان تکنولوژی بهکار رفته در ChatGPT استفاده میکند که درواقع همان نسخهای از مدل زبانی GPT است، با این چتبات تفاوتهای عمدهای دارد؛ تفاوتهایی که بینگ جدید را به ابزار مطمئنتر و مناسبتری برای جستوجو در وب تبدیل میکند.
اولین و مهمترین تفاوت هوش مصنوعی بهکار رفته در بینگ جدید با ChatGPT، دسترسی آن به اخبار و دادههای کاملا بهروز است که از طریق اتصال ۲۴ساعتهی آن به اینترنت ممکن شده است. ChatGPT از مدلی استفاده میکند که دادههایش فقط تا سال ۲۰۲۱ را پوشش میدهند؛ درنتیجه، اگر از آن سؤالی بپرسید که مربوط به سال بعد از ۲۰۲۱ باشد، نمیتواند به شما پاسخی بدهد. اما اگر از بینگ جدید بخواهید خلاصهای از رویداد مایکروسافت را که مثلا همین چند دقیقه پیش برگزار شد، ارائه دهد، بهراحتی از پس این کار برمیآید؛ چون به محتوای وبسایتهایی که رویداد را بلافاصه پوشش دادند، دسترسی دارد.
مدل هوشمصنوعی بینگ جدید برخلاف ChatGPT به اینترنت متصل است
دومین تفاوت در نسخهی مدل زبانی بهکار رفته در بینگ جدید و ChatGPT است. درحالی که ChatGPT مبتنیبر مدل زبانی بزرگ GPT-3.5 است، مدل بهکار رفته در بینگ جدید بزرگتر، پیچیدهتر و مجهز به پارامترهای بهمراتب بیشتری است. پارامتر درواقع به قدری اشاره دارد که مدل میتواند بهصورت مستقل و با دریافت آموزش بیشتر، آن را تغییر دهد و بهطور کلی، تعداد پارامتر برای مدلهای زبانی شبیه تعداد ترانزیستورها برای تراشه است؛ بهاین معنی که هرچه بیشتر باشد، قدرت و سرعت عمل مدل در تولید پاسخ بیشتر است. مدل به کار رفته در ChatGPT دارای ۱۷۵ میلیارد پارامتر است. اگر شایعات درست باشد و بینگ جدید واقعا از GPT-4 استفاده میکند، ممکن است تا ۱۰۰ تریلیون پارامتر داشته باشد؛ هرچند سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI میگوید شایعه تعداد پارامترهای GPT-4 «کاملا مزخرف» است.
در بینگ جدید میتوانید پاسخهایی را که به سؤال شما مرتبط نیستند، با دکمهی «Dislike» مشخص کنید تا اطلاعات مربوط سؤال و جواب شما برای بررسی به مایکروسافت ارسال شود. بهگفتهی مایکروسافت، پاسخهایی که با Dislike نشانهگذاری شده باشند به سمت اینباکس مهندسان این شرکت روانه میشوند تا اشتباهاتشان تصحیح و مدل هوش مصنوعی بهتر شود.
مایکروسافت همچنین پاسخهای چت را در کنار نتایج جستوجوی سنتی در بینگ ارائه میکند؛ بدینترتیب که وقتی سؤالتان را در بینگ جدید مطرح میکنید، درکنار جواب مستقیم چتبات، میتوانید لینک به وبسایتهای مرتبط را هم مشاهده کنید که روش خوبی برای آشنا کردن تدریجی افراد به جستوجوی مبتنیبر هوش مصنوعی است.
اما شاید بزرگترین تفاوت بین بینگ و ChatGPT خود را در تصمیم مایکروسافت به تزریق تواناییهای چتبات به مرورگر اج نشان دهد و این احتمالا جایی است که همکاریهای آینده مایکروسافت با OpenAI جالب میشود. اج جدید که تا چند وقت دیگر در دسترس تمام کاربران قرار خواهد گرفت، به سایدباری مجهز خواهد شد که میتواند کل صفحات وب را اسکن کند و بعد به شما امکان میدهد اطلاعات موردنظرتان را از آن استخراج کنید. مثلا فرض کنید در وبسایتی، جدیدترین تلویزیونهای 4K لیست شده است؛ میتوانید از بینگ بخواهید بهترین مدلها را با هم مقایسه کند، ارزانترین را پیدا کند و بعد تمام این اطلاعات را در دل جدولی بگنجاند و به فردی که میخواهید، ایمیل کند.
بزرگترین تفاوت بینگ با ChatGPT: سایدبار مبتنیبر هوش مصنوعی مرورگر اج
مایکروسافت همچنین میگوید توانایی کدنویسی بینگ جدید از ChatGPT بهتر است؛ ادعایی که درستی آن باید توسط برنامهنویسان ثابت شود. در هر حال، اینطور به نظر میرسد که برنامهنویسان نقش بزرگی در آزادسازی پتانسیل واقعی بینگ جدید و مدل پرومتئوس مایکروسافت خواهند داشت.
درحالیکه برخی از سرمایهگذاران و کارآفرینان، تکنولوژی مدلهای زبانی را انقلابی توصیف کردهاند و معتقدند پتانسیل زیرورو کردن هر صنعتی را که فکرش را بکنید، دارد، برخی از متخصصان هوش مصنوعی هشدار دادهاند که با این مدلها باید با احتیاط برخورد شود، چراکه این تکنولوژی توانایی تشخیص حقیقت از داستان را ندارد و دچار «هذیانگویی» میشود؛ اصطلاحی که در دنیای هوش مصنوعی برای اشاره به توانایی مدلهای زبانی به سرهم کردن اطلاعات پرجزئیات و گاها متقاعدکننده به کار میرود.
بینگ جدید گاهی دچار هذیانگویی میشود
اگرچه شرکت OpenAI و مایکروسافت تلاش زیادی کردهاند تا دادههای در دسترس مدل، از هرگونه سوگیریهای نژادی، قومی، جنسیتی و غیره پاکسازی شده باشند و به هر درخواست نامناسب، غیراخلاقی یا حتی مجرمانه پاسخ داده نشود، باز هم راههایی برای دور زدن این فیلترها وجود دارد.
سارا برد، مدیر بخش هوش مصنوعی مسئولانه (Responsible AI) مایکروسافت میگوید در تستهای اولیه، این مدل می توانست مثلا به فردی یاد دهد چطور به مدرسه حمله کند، اما حالا میتواند هم درخواستهای مخرب را شناسایی و هم در برابر پاسخ به آنها مقاومت کند. بااینحال، همیشه این احتمال وجود دارد تا افرادی محدودیتهای هوش مصنوعی را از بین ببرند و آن را بهاصطلاح «جیلبریک» کنند تا قوانین خودش را زیرپا بگذارد.
برد همچنین اعتراف کرد که مایکروسافت هنوز مشکل هذیانگویی مدل را بهطور کامل حل نکرده است و ممکن است گاهی جوابهایی ارائه دهد که بهظاهر درست میآیند، اما درواقع ناقص، نامناسب یا نادرست هستند.
مایکروسافت میگوید قبل از تصمیمگیری یا انجام کاری براساس پاسخهای بینگ، صحت پاسخها را خودتان یک بار دیگر بررسی کنید و اگر پاسخ نامناسبی دریافت کردید، آن را به مایکروسافت گزارش دهید. درکل، این مدلها با گذر زمان و با دادهها و فیدبکهای کاربران بهبود مییابند و تا آن روز باید خودتان را برای پاسخهای نادرست آماده کنید.
یکی از نگرانیهای بزرگی که بینگ جدید برای وبسایتها ایجاد کرده، کاهش ترافیک و بازدید از آنها است؛ حالا که جواب هر سؤال بهطور مستقیم در همان صفحهی اول بینگ به کاربر نمایش داده میشود، چه نیازی دارد از خود وبسایت بازدید کند؟ آن هم وقتی که همان جواب، مستقیما از خود وبسایتها گرفته میشود، اما منفعتی برای آنها ندارد.
ساتیا نادلا میگوید مایکروسافت به این نگرانی فکر کرده و میداند تنها زمانی میتواند از محتوای وبسایتها در مدلش استفاده کند که بینگ جدید بتواند برای افرادی که این محتوا را تولید کردهاند، ترافیک ایجاد کند.
نادلا میگوید شاید بینگ جدید باعث ایجاد رقابت بیشتر بین موتورهای جستوجو شود و بدینترتیب، هم صاحبان وبسایتها از مزایای بیشتری برای کسب درآمد بهرهمند شوند و هم انتخابهای بیشتری پیش روی کاربران گذاشته شود.
در حالحاضر، صحبت سر شایدها است و اگرچه پاسخهای چتبات در انتها به وبسایتهایی که از محتوای آن استفاده کرده، لینک میدهد، معلوم نیست چه تعداد از کاربران بخواهند روی این لینکها کلیک کنند.
از سوی دیگر، نادلا میگوید حتی سرچ کنونی نیز جواب را در همان صفحهی اول به کاربر میدهد و قرار نیست بینگ جدید بهطور کامل از این چارچوب خارج شود. «به این فکر کنید که چه روزهای فوقالعادهای در انتظار ما است!» نادلا به آینده بسیار خوشبین است؛ ولی باید صبر کرد و دید.
باید با واقعیت روبهرو شد؛ هوش مصنوعی، آیندهی تکنولوژی است و من فکر میکنم تا چند سال دیگر، تقریبا تمام جنبههای زندگی افراد بهنوعی به هوش مصنوعی متکی باشد. بیشک اوایل راه، محدودیتها و اشتباهات زیادی وجود دارد که با گذشت زمان، بهبود خواهند یافت.
راستش، توضیحات مایکروسافت دربارهی خطر بینگ جدید برای SEO و ترافیک وبسایتها من را قانع نکرد و هنوز سؤالات زیادی بیپاسخ ماندهاند؛ اما چیزی که مشخص است این است که دنیا به هر حال در این مسیر قرار گرفته و برنامهای برای بازگشت به روشهای سنتی ندارد. حالا وبسایتها برای زنده ماندن باید خود را با شرایط جدید سازگار کنند و کاربران نیز باید یاد بگیرند که چطور به بهترین و امنترین شکل ممکن با هوش مصنوعی ارتباط برقرار کنند.
از سوی دیگر، به این فکر کنید که اگر تکنولوژی بهکار رفته در بینگ جدید به دستگاههای فیزیکی مثل گوگل هوم، الکسا یا حتی دستیارهای صوتی گوشیهای هوشمند مثل Siri و گوگل اسیستنت راه پیدا کند، چه تغییرات بزرگی در زندگی افراد ایجاد خواهد شد. اگر قدم بعدی مایکروسافت، استفاده از مدلهای هوش مصنوعی در دستگاههای فیزیکی باشد، به قول خود ساتیا نادلا، «به این فکر کنید که چه روزهای فوقالعادهای در انتظار ما است!»
البته هنوز زود است دربارهی عملکرد و کارایی بینگ مبتنیبر ChatGPT قضاوت کرد؛ اما من برای این تحول بزرگ در دنیای جستوجوی وب بسیار هیجانزدهام؛ شما چطور؟
احتمالا شما هم به دنبال پاسخ این سوال هستید: نحوه صحیح شارژ گوشی باید چگونه باشد؟ بیشتر کاربران گوشیهای هوشمند همواره به دنبال راههایی برای افزایش عمر باتری گوشی خود هستند. هرچند تکنولوژی شارژ سریع زمان فرایند شارژ را بسیار کاهش داده است، اما به دلیل بهرهگیری گوشیهای هوشمند از باتریهای غیرقابل تعویض، دیگر مانند گذشته بهراحتی نمیتوان مشکل باتری را با تعویض حل کرد. به همین خاطر باید با رعایت نحوه صحیح شارژ گوشی در راستای افزایش عمر باتری قدم برداریم تا در این زمینه با مشکلی مواجه نشویم.
اگر بیش از یک سال از یک گوشی استفاده کرده باشید، احتمالا متوجه کاهش عمر باتری گجت خود نسبت به روز اول آن شدهاید. بعد از ۲ سال، باتری بسیاری از گوشیها بهسختی تا یک روز دوام میآورند. بعد از سه سال استفاده، شاید باتری موردنظر مشکلاتی را برای عملکرد گوشی ایجاد کند.
متأسفانه، با گذر زمان عمر باتری هم کاهش مییابد و این یک موضوع اجتنابناپذیر محسوب میشود. با این حال، با انجام کارهای خاص، میتوانید عمر باتری و در نتیجه گجت خود را افزایش دهید. اگر به دنبال بهترین روش شارژ گوشی هستید، در ادامه به تفصیل در این مورد صحبت میکنیم؛ کارهایی که انجام آنها در نهایت منجر به افزایش عمر باتری گوشی میشود.
بهترین زمان برای شارژ گوشی: بین ۳۰ تا ۸۰ درصد
یکی از افسانههای پرطرفدار مربوط به نحوه صحیح شارژ گوشی از این قرار است که گفته میشود برای پاک کردن «حافظهی باتری»، ابتدا باید شارژ آن کاملا خالی شود و سپس برای شارژ به برق وصل شود. این موضوع که برای دوران باتریهای اسیدی صدق میکرد، ارتباطی به باتریهای لیتیوم یونی امروزی ندارد و در ضمن چنین روشی برای شارژ باتریهای مدرن اصلا توصیه نمیشود.
در همین زمینه، کارشناسان توصیه میکنند که برای شارژ باتری گجت خود از روش شارژ جزئی بهره ببرید که منجر به افزایش عمر آن هم میشود. با توجه به مباحث مربوط به ولتاژ و تأثیر آن بر عمر باتری، گفته میشود همواره بهترین زمان شارژ گوشی وقتی است که باتری بین ۳۰ تا ۸۰ درصد قرار دارد زیرا شارژ در این بازه موجب افزایش عمر باتری خواهد شد. روی هم رفته، به جای اینکه با یکبار شارژ انرژی باتری را به ۱۰۰ درصد برسانید، بهتر است با بهرهگیری از شارژهای جزئی همواره شارژ باتری را در حوالی ۳۰ درصد (حد پایین) نگه دارید که به عقیده بسیاری از کارشناسان بهترین درصد برای شارژ گوشی به حساب میآید.
در بین نظرات مختلفی که درباره نحوه صحیح شارژ گوشی مطرح میشود، شارژهای شبانه یا طولانیمدت، یکی از عادات شایع محسوب میشود ولی به دلایل متعددی انجام آن را توصیه نمیکنیم. اول از همه چنین کاری منجر به تشکیل ورقههای فلز لیتیوم در محل قطب مثبت باتری میشود که در طولانی مدت میتواند عملکرد باتری و کل سیستم را دچار اختلال کند. در ضمن باید به گرمای ایجاد شده هم اشاره کنیم که برای باتری بسیار مضر است. بهصورت ایدهآل، زمانی که شارژ باتری به ۱۰۰ درصد میرسد، سیستم باید فرایند شارژ را بهطور کامل قطع کند و فقط هر از گاهی میزان شارژ را دوباره بررسی کند تا اگر میزان شارژ کاهش یافته بود، دوباره به ۱۰۰ درصد برسد. اگر هم بعد از رسیدن شارژ به ۱۰۰ درصد هنوز جریان برق روانهی باتری میشود، این جریان باید بسیار کم و جزئی باشد.
طبق بررسیهای انجام شده در زمینهی افزایش عمر باتری، بیشتر گوشیها بعد از رسیدن شارژ ۱۰۰ درصدی باز هم حدود نیم آمپر برق دریافت میکنند. در بیشتر موارد، خاموش کردن گوشی هم تأثیری در این فرایند ندارد و بیشتر گوشیها بعد از رسیدن به شارژ کامل ۲۰۰ تا ۵۰۰ میلیآمپر برق دریافت میکنند.
یکی دیگر از مواردی که در روش صحیح شارژ باتری موبایل باید به آن توجه کنیم، شارژ و مصرف زیاد همزمان است؛ مانند مواقعی که گوشی در حال شارژ است ولی همزمان مشغول تماشای ویدیو یا انجام بازی هم هستیم. چنین کاری چرخهی شارژ را مختل میکند و زمانی هم که باتری کاملا شارژ شده ولی هنوز به برق وصل است، موجب اختلال ولتاژ و در ضمن داغ شدن باتری میشود.
بهترین راه برای رهایی از این وضعیت، عدم استفاده از گوشی در حین شارژ شدن (یا خاموش کردن آن) یا انجام کارهای سبک با آن است. با این کار فشار زیادی به گوشی وارد نمیشود و اختلالی هم در چرخههای شارژ به وجود نمیآید.
به غیر از موارد ذکر شده، در نحوه صحیح شارژ گوشی باید مراقب گرم شدن آن باشید. همانند ولتاژ بالا، دمای بالا هم میتواند تأثیر زیادی در کاهش شارژ و عمر باتری داشته باشد. اگر یک باتری همواره بین دمای ۲۵ تا ۳۰ درجهی سانتیگراد قرار داشته باشد، بعد از یک سال استفاده از ۸۰ درصد ظرفیت اولیه بهره میبرد. اگر از روش شارژهای جزئی استفاده شود، این ظرفیت از این هم بیشتر خواهد بود. اگر در اکثر اوقات دمای آن حدود ۴۰ درجه سانتیگراد باشد، پس از یک سال استفاده ظرفیت باتری حدود ۶۵ درصد ظرفیت اولیهاش خواهد بود.
اگر یک باتری عمدتا در وضعیت شارژ ۱۰۰ درصدی قرار داشته باشد و در عین حال در محیط گرمی هم باشد، پس بدترین وضعیت ممکن برای باتری محقق شده است. به همین خاطر گوشی را در حین شارژ شبانه در زیر بالشت نگذارید یا در روزهای گرم گوشی را در داخل داشبورد ماشین به حال خود رها نکنید.
یکی دیگر از مواردی که منجر به کاهش عمر باتری میشود، فناوری شارژ سریع است. در این فناوری، ولتاژ بالایی وارد باتری میشود که این موضوع دمای باتری را افزایش میدهد. به همین خاطر اگر گوشی شما از این فناوری پشتیبانی میکند، بهتر است برای افزایش عمر باتری فقط ۱۵ تا ۲۰ دقیقه گوشی را به شارژر وصل کنید زیرا در طی این مدت گرمای زیادی ایجاد نمیشود و آسیبی به باتری نمیرسد.
امروزه بیشتر کاربران با تکنولوژی باتریهای لیتیوم یونی بهخوبی آشنایی دارند اما هنوز هم تعدادی از عادات قدیمی و افسانهها پابرجا ماندهاند. هرچند بیشتر این کارها در میانمدت تأثیر زیادی بر عمر باتری ندارند، اما از آنجایی که گوشیهای امروزی از باتریهای قابل تعویض بهره نمیبرند، پس بهتر است با رعایت نکات ساده تا آنجایی که میتوانیم نکات مهم نحوه شارژ گوشی را رعایت کنیم و نگذاریم که کار به تعویض باتری گوشی برسد.
رویهمرفته، باید بگوییم بهرهگیری از شارژهای جزئی و خنک نگه داشتن باتری منجر به افزایش عمر باتری میشود. در ادامه بهصورت خلاصه و فهرستوار، میتوانید مهمترین توصیههای مربوط به نحوه صحیح شارژ گوشی را بخوانید:
۱. باتری خود را از صفر تا صد شارژ نکنید و از شارژ شبانه هم بپرهیزید. در عوض، به شارژهای جزئی ولی متعدد روی بیاورید.
۲. بهتر است به جای رساندن شارژ به ۱۰۰ درصد، فرایند شارژ را بعد از رسیدن به ۸۰ درصد متوقف کنید.
۳.از فناوری شارژ سریع بهصورت پراکنده بهره ببرید و برای شارژ شبانه از آن استفاده نکنید.
۴. گرما قاتل اصلی باتری به حساب میآید. در حین شارژ گوشی خود را نپوشانید و از قرار دادن آن در مکانهای گرم پرهیز کنید.
۵. برای شارژ کردن، گوشی خود را خاموش کنید یا حداقل در حین شارژ شدن از فعالیتهای سنگین با گوشی مانند تماشای ویدیو یا انجام بازی بپرهیزید.
ChatGPT از نگاه تحلیلگران یکی از مهمترین پدیدههای صنعت فناوری در سالهای اخیر است. این چتبات هوشمند به سؤالات پاسخ میدهد، کد مینویسد و حتی پتانسیل استخدامشدن بهعنوان سناریونویس را نیز دارد. ChatGPT که اواخر سال گذشتهی میلادی آغازبهکار کرد، در زمانی سریع به محبوبیت قابلتوجه رسید.
انویدیا، بزرگترین تولیدکنندهی پردازندهی گرافیکی در دنیا، نقش پررنگی در هوشمندشدن ابزارهای هوش مصنوعی دارد. این ابزارها برای پردازش دادههای سنگین به تراشهی گرافیکی اتکا میکنند. تحلیلگران گفتهاند درآمد سالانهی انویدیا در نتیجهی محبوبیت ChatGPT احتمالا ۹ میلیارد دلار رشد میکند.
جنسون هوانگ، مدیرعامل انویدیا، در اجلاسی که در دانشگاه برکلی کالیفرنیا برگزار شد، به سؤالات دانشجویان دربارهی پردازندههای گرافیکی و ابزارهای هوش مصنوعی پاسخ داد.
هوانگ گفت ChatGPT نقطهی آغاز پروژههای بزرگتری در حوزهی هوش مصنوعی است. مدیرعامل انویدیا ChatGPT را «لحظهی آیفونِ هوش مصنوعی» خطاب کرد و گفت این ابزار اساسا حوزهی رایانش را دموکراتیزه کرده است. از نگاه مدیرعامل انویدیا، ChatGPT بزرگترین اتفاقی است که برای هوش مصنوعی و صنعت رایانش رخ داده.
جنسون هوانگ گفت: «اول از همه، رونمایی ChatGPT اتفاق بسیار بسیار بزرگی است. فکرش را بکنید، ChatGPT در تنها چند روز به دهها میلیون کاربر دست پیدا کرد. نکتهی شگفتانگیز این است که همه به دلایل مختلف در حال استفاده از ChatGPT هستند و این ابزار را لذتبخش خطاب میکنند. معجزه همین است. آخرین باری که یک فناوری توانست تا این حد همهکاره باشد و این تعداد از مردم را شگفتزده کند، کِی بود؟»
مدیرعامل انویدیا معتقد است که ChatGPT اثری بسیار بزرگ روی صنعت فناوری میگذارد. در همین حین،ChatGPT اثر مثبت قابلتوجهی روی سهام انویدیا گذاشته است. گفته میشود OpenAI (خالق ChatGPT) در حال استفاده از حدودا ۲۵٬۰۰۰ پردازندهی گرافیکی انویدیا است تا نیاز سرورهایش را برطرف کند.
امروزه هوش مصنوعی تبدیل به یکی از ضروریترین عناصر تجارت شده و در بسیاری از پلتفرمها و اپلیکیشنها جای خود را باز کرده است. بازاریابی دیجیتال نیز یکی از حوزههایی است که با ورود هوش مصنوعی بسیاری از چالشهای آن رفع شده و دچار تغییر و تحول شده است.
مانند اینترنت اشیا و خودروهای بدون سرنشین و بسیاری از تکنولوژیهایی که آرامآرام جزئی از همهی ابعاد کار و زندگی ما میشوند، هوش مصنوعی نیز در علم بازاریابی دیجیتال (با وجود اینکه در وضعیت فعلی نیز کاربرد قابل ملاحظهای در بازاریابی دارد)، هنوز به دوران بلوغ خود نرسیده است.
طبق اظهارات چارلز دیویس بنیانگذار شرکت المنت دیتا از شرکتهای فعال در حوزهی هوش مصنوعی تاثیرات این فناوری هم اکنون نیز در زندگی روزمره قابل احساس است. هوش مصنوعی انقلابی در حوزهی موتورهای جستوجو، موتورهای پیشنهاد دهی، چتباتها، تشخیص صدا و سایر فناوریهایی که به صورت روزمره توسط بازاریابان به کار برده میشود، پدید آورده است
شرکتهای بسیاری از صنایع مختلف تحقیقاتی دربارهی کاربرد ترکیب هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در امر بازاریابی اختصاص دادهاند. آمازون و نتفلیکس از اولین شرکتهایی هستند که در این عرصه پا به میدان گذاشتهاند. آنها از این فناوری برای تهیهی پیشنهادات شخصی و بهینه شده برای مشتریانشان استفاده میکنند. البته نیازهای بازاریابی روز به روز گسترش مییابد.
در بازاریابی تصمیمهای سریعتر و هوشمندانهتر به معنای صرف هزینهی هدفمندتر و نرخ بازگشت سرمایهی بیشتر است. اگر بتوانید آینده را بهتر ببینید و پیشبینیهای دقیقتری داشته باشید، اقدامات موثرتری هم انجام خواهید داد.
به گفتهی کاتلان در فرآیند فروش و بازاریابی به کمک هوش مصنوعی میتوان به عادتها و سلیقهی مشتریان پی برد. برندها و شرکتهای تبلیغاتی از این اطلاعات برای هدفمندی و تاثیرگذاری هر چه بیشتر تبلیغات استفاده میکنند. این فناوری امکاناتی را فراهم میکند که بدون پایش حجم عظیمی از اطلاعات امکانپذیر نیست.
تصمیمگیری صحیح با تحلیل اطلاعات به دست آمده بهترین چالش حال حاضر است که هوش مصنوعی تاثیر خود را به خوبی نشان میدهد. شرکتهایی مانند المنت دیتا سلیجنت مارکتینگ کلاود و ست اسکجول به شرکتهای بازاریابی کمک میآیند تا بتوانند حجم عظیمی از اطلاعات را که از منابع مختلف به دست میآیند را دستهبندی کنند که تا به تصمیمهای لازم پی ببرند. سوالاتی مانند سلیقه و رفتارهای منحصر به فرد مشتریان با سراعتی بسیار فراتر از قدرت هر انسانی میتوانند پاسخ داده شوند.
با سرعتبخشی به تصمیمهای هر چه دقیقتر، هوش تجاری روز به روز گسترش مییابد. در نتیجه نرخ بازگشت سرمایه افزایش مییابد. این یعنی زمان و هزینهی بیشتری برای برای خلق کمپینهای بازاریابی و زمان بیشتری برای تعامل با مشتری صرف خواهد شد. به راستی که هوش مصنوعی در این بخش بسیار با ارزش است.
توانایی فراهم کردن تجربهی شخصی برای هر مشتری به نظر غیرممکن میآید. اما حسب سلیقهی مشتریان چارهای جز این نیست. البته آمازون و شرکتهای مشابه به کمک هوش مصنوعی چنین سیستمی را با موفقیت اجرا کردهاند و شرکتهای دیگری نیز به دنبال اجرای آن هستند.
طبق اظهارات اما یلسکا مدیر عامل یک صندوق سرمایهگذاری املاک: «با درک عمیقی که هوش مصنوعی فراهم کرده است برند ما میتواند از اطلاعات آن در بازاریابی برای پر کردن خلاءها استفاده کند. در منهایت ما در بازاریابی تیر را به هدف زده و به نرخ موقیت بالایی دست پیدا میکنیم.»
آمان نیمت معاون تکنولوژی و مهندسی شرکت دمند بیس می گوید: «شخصیسازی محصولات و خدمات بر اساس سلیقهی هر مشتری مهمترین دلیل انطباق هوشمصنوعی با بازاریابی است. بازاریابی ارتباط بین چشمانداز و مشتریان یک برند است و شخصیسازی کاربردیترین مسیر برای جذب مشتریان هدف است.» نیمت اشاره میکند که مکالمههای نفر به نفر در تعداد زیاد امری غیرممکن است. به اعتقاد او تنها مسیر برای موفقیت در مقیاسهای بزرگ شخصیسازی استفاده از برنامههای هوشمصنوعی و یادگیری ماشین است.
اطلاعاتی که از هوشمصنوعی به دست میآید مانند تجربهی فروشندگان پس از خریدهای مکرر یک مشتری است. امروزه شرکتهای بسیاری شخصیسازیهای چند منظوره را در خدمات خود ادغام کردهاند و مطالعات عمیقی برای نزدیکتر شدن شرکتها به مشتریان خود فراهم کردهاند.
امروزه سر و کار داشتن با فروشندهها پشتیبانی مشتریان و سایر بخشهای تجارت به معنای به اشتراکگذاری اطلاعات و تجربهها است. در این شرایط مدیران بازاریابی در تعامل با سایر همکاران میتوانند با بهرهگیری از فناوری، گوی سبقت را در پیشآگاهی از دیگران بربایند. به عنوان مثال شرکتها در مواردی مانند مدیریت قراردادها به طور سنتی به پلتفرمهای فروش متکی هستند. این پلتفرمها هرگز قادر به بهینهسازی مانند آنچه که هوش مصنوعی برایمان به ارمغان آورده نیستند. این فناوری علاوه بر انجام وظایف سنگین برای سازمان مالیاتی و بخشهای مالی، امنیت قراردادها را نیز به بهترین نحو تامین میکند.
]]>
وتبال و فناوری، این بازی از کجا شروع شد؟ بیش از یک قرن است که در فوتبال پای نفر دوازدهم نیز به وسط کشیده شده است. یار دوازدهم پیراهن اختصاصی هم دارد و البته این پیراهن بر تن هیچ بازیکنی دیده نمیشود؛ اما صاحبان این پیراهن از هر بازیکنی در زمین بیشتر حرص میخورند. دیگر با حضور هر تیم فوتبال در میدانهای بزرگ، معرفی یار دوازدهم نیز مرسوم و رایج شده است، چراکه فوتبالیها میدانند این کفه ترازو را به نفع تیمها تغییر میدهد.
از آن روز عجیبی که دست خدا، داغ بر دل انگلیسیها گذاشت، تیمهای فوتبال با همه طرفدرانشان احساس کردند صدای سوت نواخته شده در زمین همانند شمشیر دو لبه عمل میکند. این صدای سوت متعلق به نوازندهای جز کلانتر زمین فوتبال نیست. کلانتر زمین فوتبال که قاضی میدان مبارزه است، داور نام دارد؛ داور در زمین فوتبال ازلحاظ تئوریک همهکاره است. البته عملکرد این قاضی در فاز عمل به چشمان تیزبین یا استخوانبندی درشت یا خوی نادرشاهی بستگی دارد تا قادر باشد تا پایان زمان مسابقه در سوت دمیده و بازیکنان را در دستگاه خود برقصاند؛ ولی با یک قضاوت غلط، بعد از مسابقه، همین کلانتر، شاید میان همکاران خودش نیز جایی نداشته باشد. ازاینرو تیمهای داوری نیز به این فکر افتادند که دستی به کفه ترازو بکشند و از یار پنجم خود با نام VAR رونمایی کردند.
هدف از رونمایی سیستم کمکداور ویدیویی (VAR) کاهش اشتباهات داوری است. امری که هیچوقت آسان نبوده است. زمانی را تصور کنید که برخوردی روی میدهد حتی اگر پیش روی داور باشد. در آن جو و فشار سنگین مسابقه، تعیین اینکه شدت و حدت خطا چقدر است و تنبیهش چه میتواند باشد از قضایای سادهای است که حل آن بر گردن داور است؛ ولی اینکه حادثه سهوی است یا عمدی یا اجرای نمایشی دراماتیک برای همراهی یار دوازدهم، برعهده داور دیدار است. به طور حتم تصمیمگیری در چنین فضایی بسیار سخت است.
داوران در برخوردها، محل آسیبدیده را هم بررسی میکنند و البته این اصل را بازیکنان نیز میدانند. آنها نیز ترفندهای برای ساختن کبودیها دارند. بر تکنیکهای تمارض نیز در حد کلاسهای درس بازیگری استانیسلاوسکی، تخصص پیداکردهاند. تاکتیکهای بعضی از مربیان نیز در ترغیب داوران، شگفتانگیز است. گسترهی بازیگری از آموزشهای خطا گرفتن به بازیکنان در محوطه جریمه تا متدهای برنامهریزی آنها قبل از شروع مسابقات، برای تأثیر گذاشتن بر قضاوت داوران فوتبال گسترده است.
وضعیت قضاوت حادثه، در منطقهای از زمینبازی که خارج از دید داور و دور از صحنه اصلی بازی است و ناگهان سری به میان سینهای کوبیده میشود، چگونه است؟ حال بماند که چند یار دوازدهمی نیز در خانه، برای بازگشت داور و پذیرایی از او لحظهشماری میکنند. شاید این مثال، قضیه را بیشتر روشن کند. یک قاضی دادگاه چگونه سکوت را بر دادگاه حاکم میکند و یک داور مسابقه چقدر این قدرت را دارد؟ حمایت از یک قاضی دادگاه چگونه است؟ یک داور چقدر از این حمایت برخوردار است؟
نمیتوان گفت فوتبال فقط یک بازی است. فوتبال فراتر از یک بازی و نزدیک به زندگی است و برای بعضی خود زندگی است. یک داور اگر اشتباه سوتی را بزند و این شک به او تلقین شود که اشتباه کرده است، چقدر میتواند در زیر این فشار، تصمیمات بعدی خود را درست اتخاذ کند. این تصمیمات بهراحتی میتواند سرنوشت یک بازیکن، یک مربی، یک تیم و البته لشکر دوازدهم تیم را دگرگون کند و آیا این لشکر مغموم نمیتواند، حال شهر، استان یا کشوری را دگرگون کند؟ گاهی مشکل از این هم فراتر میرود. باور ندارید، میتوانید از آه جگرسوز ینگهنشیان و خاطره گل مشکوک پاناما به کاستاریکا و حسرت حضور در جام جهانی ۲۰۱۸، به وخامت اوضاع پی ببرید.
سیستم کمکداور ویدیویی (VAR) یار پنجم داوری در فوتبال است. این سیستم مبتنی بر فناوری روز، امیدهای زیادی را برانگیخته تا سطح کیفیت داوری مسابقات فوتبال را بالاتر ببرد و قطار کابوس فوتبال و اشتباهات فاحش داوری را به ایستگاه آخر برساند. البته مدتی است از این فناوری در مسابقات جام کنفدراسیونها و جام جهانی زیر ۲۰ سال و … نیز استفاده شده است؛ ولی وقتی صحبت درباره این است که در بزرگترین رقابت فوتبالی جهان، جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه نیز سیستم کمکداور ویدیویی (VAR)، حضور رسمی و کاملی دارد، شرایط خیلی فرق میکند. درحالیکه در یوفا واکنشهایی منفی برای اجرایی شدن سیستم کمکداور ویدیویی، هنوز هم شنیده میشود.
درون استودیو داورانی نشستهاند و با استفاده از سیستم کمکداور ویدیویی، زمینبازی را زیر نظر دارند. هنگام شنیدن سوت داور برای اعلام حکمی، نه سمفونی جیغ و فریاد یار دوازدهم، نه فریادهای مربی پرتغالی و نه حتی چهرههای هیجانزده بازیکنان دو تیم که حقبهجانب در مقابل داور بالا و پایین میپرند، هیچکدام حواس این داوران را منحرف نمیکند. وقایع درون زمین فوتبال با استفاده از دوربینهای مدرن، قدرتمند و از زوایای مختلف در چند مانیتور مقابل این دواران به نمایش گذاشته میشود.
پرسنل VAR با اشراف کامل، به نمایشگرها چشم دوخته و وضعیت قضاوت داور اصلی بازی را پیگیری میکنند. آنها این قدرت رادارند که وارد عمل شوند و به داور زمین پیشنهاد مناسبتری برای اعلام قضاوتش بدهند. اگر حادثهای نیاز به بازبینی دارد، شرایط آن را برای داور مهیا کنند. در حین بازبینی نیز با هدست و مانیتور با داور در ارتباط هستند و مشاوره میدهند. البته قدرت داور اصلی کم نشده است و او هنوز کلانتر حقیقی زمین فوتبال است.
شرح وظایف کمکداور ویدیوی حد و حدودی هم دارد. آنها در موارد زیر میتوانند، اقدام کنند.
داور زمین در جام جهانی ۲۰۱۸، میتواند با حرکت دست خود و رسم یک مستطیل نمادین وارد مشورت با VAR شود. او درنهایت چندراه پیش رو دارد. بعد از مشورت، قبول مشاوره کمکداور ویدیویی و تجدیدنظر در رأی خود یا درخواست بازبینی فیلم بازی که توسط VAR برای او انجام میشود. حتی درنهایت او میتواند مانند گذشته در سوت خود بدمد، با چشمان لیزری به بازیکنان خیره شود و به آنها بفهماند که تصمیم همان است که بود، پس به بازی ادامه دهید.
تیم ملی آلمان نیز از بهار امسال تمرینات خود را با فناوری واقعیت مجازی (Virtual Reality) شروع کرده تا بازیکنان سطح بالاتری از سرعت عمل در تصمیمگیری و تشخیص سریع موقعیت و واکنشها را، در تیم تجربه کنند. خوشبختانه چون آلمانیها در جام جهانی ۲۰۱۸ در گروه ایران نیستند، برای ما جای نگرانی ندارد.
شرکت هلندی Beyond Sports نیز تمرینات ورزشی در فناوری واقعیت مجازی را گسترش داده است. بازیکنان با گذاشتن هدست، در فضای یک بازی شبیهسازیشده قرار میگیرند تا هم از موقعیت خود بتوانند بازی را ببیند و هم این فرصت را داشته باشند تا بازی را از چشم دیگر بازیکنان تیم و از زاویه و موقعیت دیگری نیز تجربه کنند.
در میان گیمرها نمیتوان شخصی را پیدا کرد که با سری Call of Duty خاطره نداشته باشد. کالاف دیوتی از همان ابتدا کار خود را با جنگ جهانی دوم شروع کرد و در نسخه دوم به اوج خود رسید؛ نسخهای که هیچ وقت از یاد بازیکنان بیرون نخواهد رفت و به خوبی توانست وقایع جنگی نظیر D-Day را به تصویر بکشد. استودیو اسلج همر گیمز (Sledgehammer Games) با ساخت بازی Call of Duty: WWII، بار دیگر وارد جنگ جهانی دوم شد تا آن دوران خونین را با شکل و شمایل جدیدتری به تصویر بکشد. داستان بازی روایتگر گروهی از سربازها در نبرد Operation Overlord بود که تیم سازنده توانست پس از مدتها یک بخش داستانی قابل قبول را ارائه دهد.
در نهمین قسمت از برنامه فوکوس به سراغ سازندههای بازی Call of Duty: WW2 رفتهایم تا بیش از پیش با جنگ جهانی و نحوه پیادهسازی آن در بازی آشنا شویم. قطعا ساخت یک بازی از روی روایتها و رویدادهای تاریخی کار سختی است و چالشهای مخصوص به خودش را دارد که سازندگان کالاف دیوتی، به خوبی در موردشان توضیح دادهاند.
فوکوس، نام بخش ویدیویی جدید زومجی است؛ جایی که در آن به سراغ مصاحبههای هیجانانگیز با کارگردانهای معروف و افرادی میرویم که سرگرمیهای متفاوتی را در دنیای هنر هشتم برایمان خلق کردهاند. به پشتِ صحنهی ساخت بازیها؛ آنهم با دوبله فارسی.
امیدواریم از تماشای هشتمین قسمت فوکوس لذت ببرید.
]]>
فروشگاه اینترنتی دیجی لند جشنوارهای متفاوت دارد تا شما روز مادر را به یک روز تکرارنشدنی تبدیل کنید.
در این مدت میتوانید از فروشگاه اینترنتی دیجی لند با تخفیف ویژه، بهترینها را از لباس تا کیف و کفش و زیورآلات به مادر هدیه بدهید، هدیهای ارزشمند برای تمام لحظههایی که در کنار شما بوده است.
در کنار این هدیه دلنشین، با یک شام رویایی، مهمانیتان را کامل کنید.
این شام را در خانه مهمان چیلوری باشید، با تخفیف از چیلیوری غذا سفارش دهید و در این شب شلوغ به دور از ترافیک و با آرامش، میز شام را در خانه بچینید.
اگر میخواهید جشنی متفاوت داشته باشید، میتوانید از طریق سایتهای تخفیفان و یادیسا بهترین رستورانها و کافهها را رزرو کنید و مادر را به یک شام دلچسب دعوت کنید.
برای میز شام و هدیهای بینظیر تخفیف بگیرید؛ این مهمانی ساده برای اوست تا به خاطر لحظه لحظه در کنار هم بودن از او قدردانی کنید.
با جشنواره روز مادر دیجی لند، یک روز رویایی را در کنار قهرمان زیبای زندگیتان داشته باشید.
]]>
یک کت مردانه مناسب باعث می شود شما ظاهری مرتبتر داشته باشید و قد بلندتر و قویتر دیده شوید. اما چه کسی میداند کدام مدل کت شلوار برای او مناسبتر است؟ کتهای دو دکمه، یقههای باریک یا کت چاکدار، انتخاب بین انواع مختلف کت و شلوار کار آسانی برای مردان نیست.
برای انتخاب مدل کت و شلوار مناسب پیش از آنکه به این فکر کنید که آن را از کجا میخواهید بخرید، باید بدانید چه مدلی بیشتر به شما میآید و البته کدام مدل کت مناسب کدام موقعیت است.
فرم ساده کت با یک ردیف دکمه (Single breasted) باعث میشود دو لبه کت، درست روی هم قرار گرفته و با دکمههایی که در یک ردیف قرار میگیرند بسته شود. این مدل کت مردانه رایجترین مدل کت است که معمولا طراحیهای کلاسیک دارد.
این مدل کت، معمولا بین یک تا چهار دکمه میتواند داشته باشد، اما مدل استاندارد این کتها معمولا دو یا سه دکمه با یقه شیک و ساده برگردان است.
مدلهای کت با دو ردیف دکمه (Double breasted)، مدلهای رسمیتری هستند. آنها میتوانند چهار، شش یا هشت دکمه داشته باشند، با این حال کت شش دکمه رایجتر است. کتهای شش دکمه با یقههای کمی پهنتر باعث میشود شانهها بیشتر مورد تاکید قرار گرفته و پهنتر به نظر برسند.
در مورد کتهای دو ردیف دکمه، مقداری از پارچه زیر دکمهها قرار میگیرد. همین میزان پارچه اضافی که در این مدل کت به کار میرود، در دوران جنگهای جهانی که پارچه به یکی از اجناس کمیاب تبدیل شده بود، باعث شد کتهای ساده رایجتر شوند و کتهای شیک شش دکمه همچنان به عنوان مدلهای خاصتر و لوکستری شناخته شوند.
وقتی زمان انتخاب بین کت یک، دو یا سه دکمه میرسد، ترجیح با کتهای دو دکمه است که برای بیشتر مردان انتخاب مناسبی هستند.
معمولا با تاکسیدواستفاده شده و برای مراسم بسیار رسمی با کراوات مشکی میتواند پوشیده شود. دکمه این مدل کت مردانه همیشه باید بسته باشید به جز وقتی که نشستهاید.
کلاسیکترین نوع کت شلوار مردانه که برای تمام اندامها مناسب است. این مدل کت مردانه برای استایل اداری و رسمی مناسب است. دکمه اول این کت بسته و دکمه پایین همیشه باز است.
به دلیل نحوه قرارگیری دکمهها این مدل کت مردانه، قد را بلندتر نشان میدهد. دکمه وسط این کت باید بسته شود، بستن دکمه بالای کت به دلخواه است و دکمه پایین همیشه باز میماند.
در کتهای مردانه معمولا سه مدل یقه به کار میرود که می تواند سبک شما را نشان دهد.
یک مدل یقه دارای بریدگی در بخش بالا بوده و با زاویه های کم به صورت باریک تا بالای سینه قرار می گیرد. این مدل یقه (notch) رایجترین مدلی است که در مدل کت مردانه تک دکمه به کار میرود.
مدل دیگر یقه کت مردانه دارای زاویههای تیزی به سمت شانهها است، این مدل کت مردانه (peak) رسمیتر بوده و بیشتر در کتهای دو دکمه استفاده میشود.
رسمیترین یقه در کتهای مردانه، یقههای شالی (shawl) باریک بدون برش و زاویه هستند که بیشتر با تاکسیدو و در مراسم بسیار رسمی مورد استفاده قرار میگیرد.
وجود یک جیب روی سینه سمت چپ کت، درواقع استاندارد کتهای مردانه است، اما همه کتها از این قانون پیروی نمیکنند.
رسمیترین مدل جیب، مدل ساده آن است که به صورت یک بریدگی بدون هیچ در یا برجستگی در قسمت چپ سینه قرار میگیرد. مدل کت با جیب دردار کمی روزمرهتر است، این جیب می تواند به صورت صاف قرار گرفته یا کمی زاویهدار باشد.
برخی کتهای اسپرت و کژوالتر دارای یک جیب کوچک مخصوص بلیت در کنار جیب پایین هستند. روزمرهترین و غیررسمیترین مدلهای کت جیبهایی دارند که کاملا روی کت دوخته شده است.
سه مدل چاک به صورت معمول در کتها به کار میرود که با نامهای ایتالیایی، آمریکایی و انگلیسی شناخته میشوند.
این کتها معمولا فیت جذبتری دارند و اگر دست خود را داخل جیبهایتان بگذارید پشت کت کمی چین میخورد.
این کتها معمولا طرفداران کمتری دارد، چرا که حالت قرار گرفتن پشت کت زمانی که دستها داخل جیب قرار گیرد، چندان مناسب نیست.
داشتن دو چاک به شما امکان انجام حرکات آزادانهتری را میدهد. اگر شما بنشینید یا دستهایتان را داخل جیب بگذارید چاکهای کت فضای بیشتری را ایجاد میکند که از چین خوردگی یا چروک شدن کت جلوگیری میکند.
حالا با دانستن تمام قوانین مد، وقت آن است که بهترین مدل کت مردانه را برای موقعیتهای مختلف انتخاب کنید.
دیجی استایل با تنوع بالایی از انواع کت و شلوار و مدلهای مختلف کت رسمی و اسپرت مردانه، این امکان را به شما میدهد که به سادگی، یک ست لباس خلاق و متفاوت را در کمد لباسهایتان جای دهید.
کافی است قوانین خرید اینترنتی کت و شلوار مردانه را به خوبی بدانید و با امکاناتی مانند تضمین اصالت کالا و امکان تعویض و پس دادن تا یک هفته، با خیال راحت کت مورد نظر خود را انتخاب کنید و سفارش دهید.
]]>مدل بستن شال و روسری علاوه بر اینکه چهره و پوشش فرد را زیباتر می سازد کمک می کند تا جذاب تر و متمایز از بقیه به نظر برسند. به همین دلیل بسیاری از افراد در پی یاد گرفتن این روش ها هستند. اگر شما هم از طرز پوشش خود خسته شده اید و به دنبال ایجاد تنوع هستید، بویژه اکنون که در فصل زمستان به سر می بریم، می توانید با تماشای این ویدیو این روش ها را یاد بگیرید و مدل بستن شال خود را تغییر دهید.
]]>